خط مشی جامعهی اهل سنت به طور عام و به صورت خاص جناب
مولانا عبدالحمید اعتدال است و اکثریت قاطع اهل سنت چنین فکر میکنند و افراط و تندروی
را قبول ندارند. افراط و تندروی در هر جامعهای و از هر طرفی محکوم به شکست است. اهل
سنت اعتقاد دارد که از راه قانونی و صحیح برای گرفتن حقوقشان اقدام کند و خواستههایشان
را از طریق گفتمان پیگیری کنند. لذا پیام اهل سنت و جناب مولانا عبدالحمید همواره به
همهی کسانی که به تندروی و افراط و خشونت متوسل میشوند و از اهل سنت منشعب شدهاند
آن است که به جای تندروی و افراطگرایی به گفتمان و مذاکره و دوراندیشی و سعهی صدر
روی آورند. حال با این مقدمه میخواهم به اصل ماجرا اشاره کنم. بعد از اتفاقات اخیر
و پس از پیام جناب مولانا عبدالحمید درمحکومیت اقدام تروریستی علیه مرزبانان، عدهای که ادعا میکنند عمر خود را صرف به
اصطلاح مبارزه کردهاند، به بهانه "بررسی وضع رهبری در بلوچستان" به خود جرات دادهاند و زبان به توهین گشودهاند و هر چه
را که خود لیاقت دارند ، به جناب مولانا عبدالحمید نسبت دادهاند. بنده ضمن
عذرخواهی بخشهایی از این فحشنامه را در ذیل برای مخاطبین و خوانندگان ذکر میکنم
تا بدانیم که این افراد تا زمانی از جناب مولانا عبدالحمید حمایت میکنند که این
حمایت منافع شخصی و گروهی اینها را تامین میکند.
و اما بعد
این فرد که خود را فردی به اصطلاح مبارز معرفی میکند، در
ابتدای مطلب خود سعی دارد با درج این جمله که " بارالها! کمکم کن تا آنچه را که برای امت مسلم و ملت شدیدا تحت ستم بلوچ مفید است
بتوانم در اینجا بقلم بیاورم و ایجاد دلخوری
هم برای کسی نشود"، توهینها و فحاشیهای خود نسبت به علمای و بزرگان اهل سنت
را تطهیر و توجیه کند.
این شخص در ادامه مطلب خود، ضمن تحقیر مردم بلوچ و اهل سنت
منطقه ، جامعه اهلسنت و مردم بلوچ را "مفلوک و ضعیف و توسری خور و عقب مانده"
معرفی میکند و این وضعیت را نتیجه عملکرد رهبران دینی اهل سنت و بلوچ میداند!
این فرد در جایی دیگری برای اینکه اقدامات افراطگرایانه و
تندروانه خود و دوستانش را توجیه کند وقاحت خود را به اوج میبرد. بنده اصل مطالب
نوشته شده توسط این فرد را در زیر میآورم، البته پیشاپیش بخاطر جملات رکیک این
فرد از همه علماء و بزرگان و مردم بلوچ و اهل سنت عذرخواهی میکنم:
"پس از سالها تحمل
تحقیر و ظلم و بی عدالتی در بلوچستان تعدادی
از جوانان مسلمان همین ملت بتمام معنی تحت ستم
با مایه گذاشتن جان خود شروع به سازماندهی خود کرده و با کمترین امکانات و سخت ترین شرایط ضربه های مهلکی دارند به این نظام ظالم و ضد دین
وارد میکنند ولی نه تنها که هیچ تشویق و کمکی
از هیچ سوئی دریافت نمی کنند بلکه متاسفانه
می بینیم که از سوی رهبری جامعه خود مورد حمله و اعتراض شدید قرار میگیرند و چرا !؟
جواب واضح اینست که فقط همین عافیتی که بساط رهبری به آن عادت کرده است بهم نخورد.
امکانات زندگی مرفه در حد بالا و عزت هم از سوی ملت و هم از سوی دولت فراهم است پس گور پدر ملت هر بلائی که بسرش میاورند بیاورند ما چرا خود را به زحمت بیندازیم و بساط خوشحالی
را که در آن قرار داریم بخاطر این ملت بهم بریزیم. این ملت اسیر و بدبخت بخاطر ترس از دولت مجبور است که ثنا گوی ما باشد
که ثنا گوی دولت هستیم پس همه چیز برای خود ما ردیف است و با همین گونه رهبری مورد
تمجید و تشویق و ستایش هستیم پس چرا کاری بکنیم که همه این امکانات و امتیازات ایده
آل از دست مان برود. بدون تعارف باید گفت که خدا رحم کند به این ملت ما که همه چیزش توسط رهبری وارونه و بر عکس تعریف شده است."
در آخر خطاب به این افراد باید گفت که همان طور که در بالا اشاره شد مردمان اهل سنت مردم هستند اهل اعتدال ولی این افراد و گروه ها باید بدانند که جامعه اهل سنت بر سر اعتقادات و بزرگان و علمای دینی خود با هیچ فرد و گروهی اهل تعارف و مماشات نیست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر