۱۳۹۳ آذر ۱۰, دوشنبه

مسائلی در اطراف یک ترور

در ابتدای این مطلب باید از همه دوستان بابت دیر مطلب گذاشتن در این وبلاگ عذرخواهی کنم چرا که زنده بودن یک سایت یا وبلاگ به مرتب به روز شدن آن است. باز هم عذرخواهی من را پذیرا باشید.

مطلب زیر با عنوان "پیروان ظاهری, دشمنان واقعی" توسط یکی از خوانندگان امان‌الله به اسم "محمود دهواری" به ایمیل این وبلاگ ارسال شده است که به رسم امانت‌داری تمام آن بدون هیچ‌گونه دخل و تصرفی در زیر آورده می‌شود.

 یادآور می‌شود درج این مطلب، لزوماً به معنای تأیید محتوای آن توسط وبلاگ "امان‌الله" نیست. این مطلب به شرح زیر است:

مسائلی در اطراف یک ترور

هنوز چند ساعت از اتفاق مبارک آشتی دو طایفه بلوچ نگذشته که حادثه کشته شدن انسانی، بار دیگر فضای خشم را بر دیده‌گان مردمان این خطه تحمیل می کند.این اتفاق مربوط به کشته شدن یکی از بزرگان طایفه براهویی آن هم بعد از نماز صبح و هنگام برگشت از ادای نماز بود در این سوء قصد عضوی از مردمان این دیار به ضرب گلوله کشته شد.درباره علت و انگیزه این ترور با توجه به سابقه و شخصیت مقتول بسیار می‌توان نوشت و گمانه‌زنی‌های مختلف کرد.


در این مطلب نمی‌خواهم علت و انگیزه ترور حاج خدانظر براهویی را بنویسم، فقط قصد دارم که فرضیه‌هایی که در حول این اتفاق به ذهن بنده می‌رسد را بیان کنم. حاج خدا نظر در نظر ما آدم دلسوز و مهربانی بود.

فرضیه اول: حاج خدانظربراهویی فردی بود که به مولانا عبدالحمید نزدیک بود و به اذعان دوست و دشمن به عنوان یکی از خیرین در امور مسجد مکی بود. با توجه به این خصوصیت حاج خدانظر به نظر می‌رسد که بعد از اقدامات و بیانات یک سال اخیر مولانا عبدالحمید و ایستادگی و انتقادات ایشان به برخی از جریانات و گروه‌های تندور در بلوچستان و هم‌چنین همراهی و حمایت جناب مولانا از دولت اعتدال و اخیرا حضور ایشان به همراه برخی از دیگر بزرگان اهل سنت در کنگره جهانی مبارزه با جریان‌های تکفیری، این افراد و گروه‌های تندور قصد دارند که با ترور و کشتن افراد نزدیک به مسجد مکی و شخص جناب مولانا، جناب مولوی عبدالحمید را از این طریق تحت فشار قرار داده تا ایشان برای احقاق حقوق اهل سنت و بلوچ منطقه دست از تلاش خود بردارند. چرا که این گروه‌ها و جریانات تندرو می‌دانند که نزدیکی جناب مولوی به دولت می‌تواند ثمرات بسیاری را برای مردم منطقه در پی داشته باشد.

مرحوم حاج خدانظر براهویی

فرضیه دوم: مرحوم حاج خدانظر براهویی فردی بود که در شهر زاهدان رابطه نزدیکی با دستگاه‌های دولتی و حکومتی داشت. به همین دلیل هر گاه مردم در ادارات، سازمان‌های دولتی، دادگاه و پاسگاه و کلانتری به مشکلی بر خورد می‌کردند ایشان برای حل مشکل با این ادارت و سازمان‌ها صحبت می‌کردند و مشکلات مردم را برطرف می‌کردند چرا حاج خدانظر در بین مدیران دولتی و حکومتی ارج و قرب زیادی داشت و مدیران برای ایشان احترام خاصی قائل بودند. وی پا به پای مردم مشکلات و پرونده‌های قضایی آنها را پیگیری می‌کرد. در نتیجه کسانی که ایشان را به قتل رسانده‌اند کسانی هستند که این رویه حاج خدانظر باب میل ایشان نبوده و نیست.

فرضیه سوم: سومین احتمالی که در مورد قتل ایشان به نظر می‌رسد وجود مشکلات و اختلافات قومی و طایفه‌ایست که این خود یکی از دلایل اصلی قتل و ترور در منطقه است. به هر حال ایشان از بزرگان و ریش‌سفیدان طایفه براهویی بود. متاسفانه هنوز هم در سطح منطقه شاهد این گونه حوادث که ناشی از اختلافات قومی و طایفه‌ایست، هستیم و این حادثه نیز بنا بر اسناد و سوابق موجود در منطقه می‌تواند از این نوع باشد.

احتمالات دیگری هم وجود دراد که می‌توان به این فرضیه‌ها اضافه کرد که از حوصله این نوشته خارج است.
از آنجا که اینگونه مسایل خیلی زود روشن می‌شوند و کاملا یا تا حدودی عاملان مشخص می‌شوند لذا بهتر است زود نتیجه‌گیری نکنیم و فقط احتمالات را بیان کنیم.

به هر حال جدا از این صحبت‌ها متاسفانه ما امروز شخص معتمد و دلسوزی را از دست دادیم و این خود مهم‌ترین جنبه این حادثه است.

به قول یکی از بزرگان: « اعمال هر کسی را الله بهتر می داند اگر ایشان در حق کسی ظلمی کرده و مثلا آدمی کشته که مسئله فرق می کند ولی اگر بیگناه بوده آن کسانی که دست به چنین کاری زده اند جنایت بزرگی مرتکب شده زیرا در احادیث هست هر کسی نماز صبح را بخواند در امان خدا قرار گرفته هر کسی که به وی تعرض کند با خدا طرف هست.»


در آخر این نوشته باید به سخنان شيخ‌الاسلام مولانا عبدالحميد که ظهر ديروز لحظاتي قبل از اقامه نماز جنازه بر پيكر حاج خدانظر كه در چند قدمي مسجد مكي و مقابل خانه‌اش به شهادت رسيد، فرمود: «كساني كه در گذشته دست به جنايت مي‌زدند و خلاف مي‌كردند حداقل شعور داشتند و خارج از شهر، به دور از مردم خلاف مي‌كردند. متاسفانه خلاف‌كاران امروز شعور ندارند و وسط شهر، كنار مسجد و منازل و سكونت‌گاه‌هاي مردم دست به جنايت مي‌زنند و اينگونه امنيت عمومي را با چالش مواجه مي‌كنند. كساني كه اين جنايت وحشتناك را مرتكب شدند ملاحظه مسجد را هم نكردند و اين بزرگوار را كه نمازش را در مسجد ادا كرده بود، مقابل منزلش كنار مسجد شهيد كردند.»

در پایان بار دیگر تأکید می‌کنیم دیدگاه‌های درج‌شده، هیچ‌کدام لزوماً مورد تأیید وبلاگ امان‌الله نبوده. همچنین از جامعه اهل سنت ایران ـ بویژه منطقه بلوچستان از باب خویشاوندی ـ‌ تقاضا داریم ما را از نظرات خود محروم نفرمایند.

۳ نظر:

  1. سلام..درمورد قتل آقای خدانظر براهویی ریش سفید قبیله براهویی باید عرض کنم گزینه سوم محتمل تر از بقیه گزینه هاست.. چون اختلافات قبیله براهویی با قبیله شهلی بر از هیچکس پوشیده نیست..همین چند روز قبل هم آقای حاج مهراب براهویی هم به همراه فرزندش در شهرستان خاش مورد حمله افراد مسلح قرار گرفتن و کشته شدن..با این تفاسیر متاسفانه بنظر میرسد این جور مسائل انتقام جویانه فعلا قصد تمام شدن ندارن و خدای نکرده درآینده بازهم شاهد قتلهای دیگری در این دو قوم خواهیم شد..امیدوارم دیگ شاهد همچین مسائلی نباشیم و قوم براهویی و شهلی بر اختلافاتشان را کنار گذاشته و صلح کنن

    پاسخحذف
  2. بنده به عنوان همسرسوم ایشان ومادر۳فرزندش که بعدازفوت پدرشان درسختی های فراوانی افتادیم از خداوند متعال درخواست حق می کنم امیدوارم خدای بزرگ حق این یتیمهای منو ازشون بگیره.

    پاسخحذف
  3. ان شاءالله خدا حق این یتیمهای منو ازشون بگیره.

    پاسخحذف